دلم به چیزای الکی خوشه...

دلم به چیزای الکی خوشه...

برای ثبت لحظات خوش زندگیم...فقط همین
دلم به چیزای الکی خوشه...

دلم به چیزای الکی خوشه...

برای ثبت لحظات خوش زندگیم...فقط همین

برگشتنی...

خخخخخ رفته بودم راهپیمایی برگشتنی این دختر خانوم و اقا پسر شهیدم کردن ...

کاش میشد برای یه بار دیگه هم که شده بچه میشدم و دست تو دست مامان و بابام اینجوری قدم میزدم



نظرات 4 + ارسال نظر
عسل 15 آبان 1394 ساعت 14:38

ایییییییی جانم از الآن معلومه که به تمامی قوانین و اصول کشورش پایبنده با آی یاشا اوشاخ گینه ساغول سن
خدای من ما قراره به این وروجکا درس بدیما

خخخخ دیگه من سکوت میکنم عسلم خودت تمامی جوانب رو بررسی کردی ماشالا

سلام... این تصاویر منو به دوران کودکی برگردوند کاااش میشد اون لحظه های کودکی که با مامانم میرفتم راهپیمایی بازم تکرار میشد کااش...

آره واقعا کاش...

اسرا 13 آبان 1394 ساعت 20:40

سلام بله واقعا دوران کودکی هم عالمی داشت .بچه ها خیلی نازن مخصوصا همین جور موقع ها که دست مامان باباهاشونو محکم میگیرن .وبلاگ خوب و جالبی داری گلم موفق باشی

سلام اسرا جونم
ممنون از حضورت نازم
توهم موفق باشی خانومی

باران 13 آبان 1394 ساعت 19:18

هی روزگار .... آره دریا جون کاش میشد واسه ی بارم ک شده همه ب دوران بچگی مون برگردیم ....

آره بارانم کاش میشد ، ولی میتونیم این روزا رو هم واسه خودمون دلنشین کنیم ، چون در اینده حسرت این روزا رو هم میخوریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد