دلم به چیزای الکی خوشه...

دلم به چیزای الکی خوشه...

برای ثبت لحظات خوش زندگیم...فقط همین
دلم به چیزای الکی خوشه...

دلم به چیزای الکی خوشه...

برای ثبت لحظات خوش زندگیم...فقط همین

تصمیم کبری...

این پست رو میذارم که شاخ دربیارین و بخندین...با دوستام نشسته بودیم ..دلتنگ خانواده هم بودیمیه هویی با خودمون گفتیم ما که راهمون دوره بخایم بریم خونهچرا نریم یکی از این شهرهای همسایه ی  شهری که الان هستیمعاغا تو کسری از ثانیه تصمیم گرفتیم و بعد از زنگیدن به خانواده ها و کسب رضایت الان نشستیم واسه مسافرت فردا آماده میشیم،صبح ساغت 6 را میفتیم یه سه ساعتی باید تو راه باشیملقمه های تو عکس رو که میبینین برای صبحونه آماده کردیم

                                               

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی 23 آبان 1394 ساعت 13:08

پس خانواده هاتون اجازه دادن (خدا رو شکر)

بدون اجازه ی خانواده محترم، مگه میشه ؟مگه داریم؟

باران 21 آبان 1394 ساعت 22:10

بععععله تصمیم باحالیه ولی نه موقعی ک بشینی با حسرت نگاشون کنی ....

آخیییییی

عسل 21 آبان 1394 ساعت 00:17

واییییییییییی.
منده منم میخوام بیام باهاتون فک کنم اگه الان راه بیفتد تا صبح میرسم آره؟؟؟؟

خخخ پاشو بیا

خخخ خوشم میاد تغذیتونم مفیده مفیده با ....نون پنیر با گردو....عجب میچسبه

بععععععله

به به کبری خانوووووم....
عجب تصمیم باحالیه...امیدوارم بهتون خیلی خیلی خوش بگذره...ایشالا همیشه همین طور شاد باشی

مرسی خانومی، همچنین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد