دلم به چیزای الکی خوشه...

دلم به چیزای الکی خوشه...

برای ثبت لحظات خوش زندگیم...فقط همین
دلم به چیزای الکی خوشه...

دلم به چیزای الکی خوشه...

برای ثبت لحظات خوش زندگیم...فقط همین

ولایتمون بارونی بود...

خخخخ این چند روز تعطیلی رو یه هویی تصمیم گرفتم برم ولایت یه سری به خانواده محترم بزنم جاتون خالی نفهمیدم چه جوری رفتم و چه جوری برگشتم،درعرض سه روز طی یک سری برنامه ریزی های پیچیده از تمامی خاله هااا ،عمه هااا،عموهااا و دایی ها دیدن کردمولایتم بارونی بودشدییییید،اینم عکس یکی از خیابوناش که سطح آب اینقد بالا اومده بود که با ماشینم نشد رد شم و پیاده شدم و عکاسی رو شرو کردم

                                

نظرات 3 + ارسال نظر
مهسا 30 آبان 1394 ساعت 18:38 http://nursing.blogsky.com

من عازم غربت نیستم. چون دانشگاهم در ولایت خودم واقع شده.
خیلی دوست داشتم برم یه شهر دیگه... ولی نشد.دوست داشتم تجربه کنم که دوری از ولایت چه حسی داره.
شاید یه روزی تجربه کنم.

با تموم سختی هاش خوشی های خودشو داره، ایشالا تجربه میکنی در موفقیت های بعدیت عزیزم

سلام... قربون بارون ولایت برم که هیچ جا مثل ولایت خود ادم نمیشه

سلام خخخخ آره واقعا

مهسا 30 آبان 1394 ساعت 10:55 http://nursing.blogsky.com

ولایت ما هم بارونیه. البته الان آفتابیه.

وایسا حالا غربت که رفتی دلت واسه آب و هوای ولایتتم تنگ میشه مهسا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد